اجتماعی > سلامت

تصادفات، زخم‌هایی فراتر از جسم/ لزوم هم‌افزایی ملی برای سلامت روانی بازماندگان تصادفات



همسو پزشکی: دکتر  محمدرضا شالبافان، سرپرست دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، با اشاره به برگزاری “پویش ملی نه به تصادف”، درخصوص پیامدهای روانی سوانح به خصوص تصادفات رانندگی و ضرورت اقدامات پیشگیرانه در این زمینه، تصریح کرد: انواع آسیب‌های روانی که به آنها تروما گفته می‌شود، می‌توانند تأثیرات بسیار منفی بر سلامت روان افراد داشته باشند. تصادفات رانندگی نیز یکی از مهم‌ترین و رایج‌ترین عوامل بروز این آسیب‌های روانی در جهان، به‌ویژه در کشور ما، محسوب می‌شوند.

وی افزود: تصادفات و سوانح، نه‌تنها موجب جراحات جسمی و خسارات مالی می‌شوند، بلکه می‌توانند تأثیرات مخربی بر سلامت روان افراد داشته باشند. بسیاری از بازماندگان این حوادث، حتی در صورت نجات از حادثه، تا مدت‌ها با مشکلات جدی سلامت روان دست‌وپنجه نرم می‌کنند که در برخی موارد، به اختلالات طولانی‌مدت تبدیل می‌شود.‌   

از اضطراب تا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)   

وی در ادامه با اشاره به شایع‌ترین پیامدهای روانی سوانح و تصادفات جاده‌ای، توضیح داد: افرادی که تجربه تصادف را از سر گذرانده‌اند، ممکن است برای مدت‌ها دچار اضطراب، نگرانی از سوار شدن بر وسایل نقلیه، کابوس‌های شبانه و ناتوانی در انجام فعالیت‌های روزمره شوند. در صورتی که این علائم به‌طور همزمان و مداوم بروز کنند، به آن اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) گفته می‌شود. این اختلال می‌تواند عملکرد فرد را در زندگی شخصی، اجتماعی و شغلی مختل کند.‌ البته گاهی اوقات تمام این مشکلات با هم بروز نمی‌کنند.

سرپرست دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت همچنین تأکید کرد که شاهدان تصادفات، به‌ویژه افرادی که شاهد مرگ عزیزان‌شان در حادثه بوده‌اند، نیز در معرض آسیب‌های روانی جدی قرار دارند؛ مشاهده صحنه‌های دلخراش تصادف، به‌ویژه اگر با از دست دادن اعضای خانواده یا دوستان همراه باشد، می‌تواند فرد را دچار افسردگی، اضطراب و تنش کند.

چالش‌های درمان آسیب‌های روانی ناشی از تصادفات

شالبافان خاطرنشان کرد: روند درمان افراد مبتلا به اختلالات روانی پس از تصادفات، ممکن است زمان‌بر و پیچیده باشد و در برخی موارد برخی بیماران پاسخ مناسبی به درمان نشان ندهند و سال‌ها با پیامدهای روانی حادثه دست‌وپنجه نرم کنند.‌   

لزوم فرهنگ‌سازی گسترده‌ در زمینه رانندگی ایمن

سرپرست دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت با تأکید بر اهمیت پیشگیری از تصادفات جاده‌ای، اظهار کرد: برای کاهش این حوادث ناگوار، علاوه بر بهبود زیرساخت‌های حمل‌ونقل، باید فرهنگ‌سازی گسترده‌ای در زمینه رانندگی ایمن صورت گیرد. آگاهی از پیامدهای جسمی و روانی تصادفات، می‌تواند موجب افزایش مسئولیت‌پذیری رانندگان شود و آن‌ها را به رعایت بیشتر قوانین راهنمایی و رانندگی ترغیب کند.‌

شالبافان تأکید کرد که تصادفات جاده‌ای فراتر از یک حادثه فیزیکی هستند و می‌توانند زندگی افراد را از نظر جسمی، روانی و اجتماعی برای همیشه تحت تأثیر قرار دهند. از این رو، رعایت اصول ایمنی و کاهش حوادث رانندگی، یک ضرورت جدی برای حفظ سلامت عمومی جامعه محسوب می‌شود. پیشگیری از تصادفات، نه ‌تنها جان انسان‌ها را نجات می‌دهد، بلکه از آسیب‌های روانی عمیقی که ممکن است سال‌ها ادامه داشته باشند نیز جلوگیری کند.

تصادفات جاده‌ای؛ زخم‌های پنهان بر روان جامعه

وی گفت: سلامت روان آسیب دیدگان تصادفات و خانواده‌هایشان، مساله‌ای است که در بسیاری از موارد مغفول می‌ماند؛ در حالیکه این آسیب‌های روانی، اگر مورد توجه و درمان قرار نگیرند، می‌توانند سال‌ها ادامه یابند و بر کیفیت زندگی افراد و حتی جامعه تاثیر بگذارند.

سرپرست دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، خاطرنشان کرد: امید است که با اجرای برنامه‌های آگاهی‌بخشی و اقدامات پیشگیرانه، بتوانیم در جهت بهبود سلامت روان جامعه گام برداریم.

سوگ ناگهانی؛ بحرانی عمیق در سلامت روان

وی در ادامه به یکی از عمیق‌ترین پیامدهای روانی تصادفات جاده‌ای اشاره کرد و گفت: یکی از مهم‌ترین چالش‌های روانی که در پی تصادفات رخ می‌دهد، سوگِ از دست دادن عزیزان است. در فرهنگ ما، روابط خانوادگی قوی، نقش مهمی در حمایت‌های روانی ایفا می‌کند؛ اما با این وجود، مواجهه ناگهانی با مرگ، می‌تواند بسیار آزاردهنده و آسیب‌زا باشد. سوگی که در پی یک بیماری مزمن رخ می‌دهد، هرچند سخت و دشوار است، اما افراد معمولا فرصتی برای پذیرش آن دارند. اما هنگامی که مرگ به‌طور ناگهانی و در یک لحظه رخ می‌دهد، روان بازماندگان را درگیر بحرانی پیچیده و فرسایشی می‌کند که درمان آن نیازمند زمان و حمایت‌ است.

پیامدهای روانی سوگ

وی با اشاره به تأثیرات گسترده این نوع سوگ بر جامعه، تصریح کرد: حتی اگر فرد شاهد صحنه تصادف نباشد، شوک ناشی از خبر فوت عزیزان در یک حادثه ناگهانی، می‌تواند زمینه‌ساز بروز اختلالات روانی شود. بازماندگان قربانیان تصادفات جاده‌ای، اغلب با مشکلاتی همچون افسردگی، اضطراب، افکار آسیب‌زا و ترس و نگرانی دست به گریبان هستند. این آسیب‌های روانی نه‌تنها بر فرد، بلکه بر عملکرد خانواده، محیط کار و در نهایت بر کل جامعه تأثیر می‌گذارند.

شالبافان با تأکید بر لزوم توجه جدی به حمایت‌های روانی پس از تصادفات، اظهار کرد: لازم است که در کنار رسیدگی‌های پزشکی و جسمی، حمایت‌های روان‌شناختی از قربانیان و بازماندگان تصادفات نیز در دستور کار قرار گیرد. ارائه خدمات مشاوره‌ای، ایجاد بسترهای حمایتی و تسهیل دسترسی به درمان‌های تخصصی، می‌تواند نقش مؤثری در کاهش آسیب‌های روانی این افراد داشته باشد.

تصادفات، زخم‌هایی فراتر از جسم

وی خاطرنشان کرد: تصادفات جاده‌ای، تنها یک حادثه نیستند؛ بلکه زخم‌هایی عمیق بر پیکره جامعه برجای می‌گذارند که التیام آن‌ها نیازمند اقدامات گسترده، هم در حوزه پیشگیری و هم در زمینه حمایت‌های روانی است. امید است که با افزایش آگاهی عمومی، تقویت فرهنگ رانندگی ایمن و ارائه خدمات حمایتی، بتوانیم از گسترش این بحران در سطح جامعه جلوگیری کنیم.

 پیامدهای روانی طولانی‌مدت تصادفات

شالبافان در پاسخ به این پرسش که آیا آسیب‌های روانی ناشی از تصادفات می‌توانند ماندگار شوند و به انزوای اجتماعی یا گرایش به مصرف مواد مخدر منجر شوند، اظهار کرد: متأسفانه بله. اگر به وضعیت روانی قربانیان و بازماندگان تصادفات جاده‌ای توجه کافی نشود، همانند بسیاری از آسیب‌های روانی و تروماها، این مشکلات می‌توانند در فرد ماندگار شوند. حتی اگر آسیب جسمی فرد با درمان‌های پزشکی بهبود یابد یا شرایط جسمانی او به ثبات برسد، این به معنای پایان رنج‌های او نیست. در بسیاری از موارد، آسیب‌های روانی این افراد، به دلیل بی‌توجهی یا عدم درمان مناسب، در وجودشان ریشه می‌دواند و در بلندمدت پیامدهای خطرناکی به دنبال دارد.

از زخم‌های روانی تا مسیرهای خوددرمانی آسیب‌زا

وی در ادامه افزود: اگر مشکلات روانی ناشی از تصادف مورد توجه و درمان قرار نگیرند، فرد ممکن است احساس کند که بهبودی کاملی نیافته و برای فرار از رنج‌های درونی خود، به روش‌های نادرستی روی آورد. برخی از افراد برای تسکین موقتی اضطراب، افسردگی یا تنش‌های پس از سانحه، به مصرف مواد مخدر یا الکل پناه می‌برند. آنان این رفتار را نوعی خوددرمانی می‌پندارند، در حالی که چنین اقداماتی نه‌تنها کمکی به بهبود وضعیت روانی آن‌ها نمی‌کند، بلکه بر شدت مشکلات‌شان می‌افزاید. ممکن است در کوتاه‌مدت حس کنند که این روش‌ها آرامش‌بخش هستند، اما در واقع، گرفتار چرخه‌ای از وابستگی و آسیب‌های مضاعف خواهند شد.

لزوم غربالگری سلامت روان آسیب دیدگان تصادفات
 
سرپرست دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت تأکید کرد: ضروری است که آسیب دیدگان و بازماندگان تصادفات جاده‌ای به‌ صورت دوره‌ای مورد ارزیابی و غربالگری سلامت روان قرار گیرند. این افراد نیازمند حمایت‌های حرفه‌ای هستند تا بتوانند از بحران روانی ناشی از سانحه عبور کرده و زندگی عادی خود را بازیابند. اگر این ارزیابی‌ها و حمایت‌های روانی به‌موقع صورت نگیرد، ممکن است آسیب‌های روانی آنها تشدید شده و مسیر زندگی‌شان را به سمت انزوا، افسردگی یا رفتارهای پرخطر سوق دهد. توجه به سلامت روان، نه ‌تنها از رنج‌های فردی می‌کاهد، بلکه جامعه را نیز از تبعات گسترده این معضلات مصون می‌دارد.

شالبافان اظهار کرد: یکی از عواملی که می‌تواند به مزمن شدن آسیب‌های روانی پس از تصادف منجر شود، اجتناب طولانی‌مدت از موقعیت‌های مشابه است. به این معنا که فردی که در سانحه‌ای جاده‌ای دچار آسیب شده، ممکن است تا مدت‌ها تمایلی به سوار شدن مجدد بر وسیله نقلیه یا عبور از مسیر حادثه‌دیده نداشته باشد. در صورتی که این اجتناب ادامه یابد، می‌تواند روند درمان را پیچیده‌تر کند و فرد را در چرخه‌ای از اضطراب و ترس گرفتار سازد.

وی افزود: برای جلوگیری از این وضعیت، ضروری است که فرد با کمک روان‌ شناس و روان‌پزشک و همچنین حمایت خانواده، در شرایطی ایمن و تحت نظارت، به تدریج به موقعیت حادثه بازگردد. به عنوان مثال، اگر فردی پس از تصادف دچار ترس از رانندگی شده و از نشستن پشت فرمان اجتناب می‌کند، می‌توان در محیطی کنترل‌شده و آرام، او را تشویق کرد تا بار دیگر رانندگی را از سر گیرد. یا در مواردی که فرد از عبور از مسیر حادثه هراس دارد، با همراهی و حمایت، او را در شرایطی بدون تنش به آن مسیر بازگرداند.

سرپرست دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت تأکید کرد که مواجهه تدریجی و کنترل‌شده، یکی از مؤثرترین راهکارها برای پیشگیری از مزمن شدن اضطراب و بازگرداندن فرد به زندگی عادی است.

وی تصریح کرد: در این مسیر، نقش خانواده، همراهان و درمانگران سلامت روان بسیار حیاتی است و می‌تواند تأثیری تعیین‌کننده در سرعت و کیفیت روند بهبودی داشته باشد.

شالبافان درخصوص ارائه خدمات سلامت روان به حادثه دیدگان، بیان کرد: آموزش کادر درمانی، به‌ویژه پزشکان اورژانس، اعم از متخصص و عمومی، در شناسایی علائم خطر آسیب های روانی اسیب دیدگان حوادث، می‌تواند تأثیر بسزایی در روند بهبودی بیماران داشته باشد.

وی  افزود: در اکثر بیمارستان‌ها، روانپزشکان و روانشناسان حضور دارند و می‌توانند در مواقع لزوم، به درخواست پزشکان اورژانس وارد عمل شوند. با این‌ حال، مهم آن است که بیمار در وهله نخست، از نظر جسمی به وضعیت باثباتی برسد. در چنین شرایطی، حضور درمانگران سلامت روان چند ساعت پس از حادثه، و نه فورا در همان لحظات اولیه، می‌تواند مداخلات مؤثرتری را رقم بزند.

ترومای روانی در تصادفات جاده‌ای؛ آسیب‌پذیری بیشتر نوجوانان و جوانان

به گفته شالبافان، تصادفات جاده‌ای نه‌تنها سلامت جسمانی را به خطر می‌اندازند، بلکه پیامدهای عمیق و گاه جبران‌ناپذیری بر روان بازماندگان بر جای می‌گذارند. بر اساس پژوهش‌های جهانی، احتمال بروز اختلالات روانی پس از تصادفات، به‌ویژه در میان نوجوانان و جوانان، به‌مراتب بالاتر از سایر گروه‌های سنی است.

وی افزود: نوجوانان و افراد جوان در بازه سنی زیر ۲۰ سال، به دلیل حساسیت بالای عاطفی و شناختی، در مواجهه با سوانح ناگهانی، از جمله تصادفات جاده‌ای، بیش از سایرین در معرض آسیب‌های روانی قرار دارند. تجربه از دست دادن عزیزان، به‌ویژه والدین، می‌تواند منجر به شوک عاطفی شدید و در صورت عدم مداخله به‌موقع، زمینه‌ساز اختلالات پایدار روانی شود.

شالبافان تأکید کرد که مداخلات زودهنگام و حمایت‌های روان‌شناختی در روزها و هفته‌های نخست پس از حادثه، می‌توانند از مزمن شدن اختلالات روانی جلوگیری کنند؛ افزود: کودکان و نوجوانانی که در حوادث جاده‌ای عزیزان خود را از دست می‌دهند یا حتی خود دچار سانحه می‌شوند، بیش از سایرین مستعد ابتلا به افسردگی، اضطراب شدید، یا حتی گوشه‌گیری و انزوای اجتماعی هستند. در برخی موارد، فقدان حمایت کافی، آنها را به سمت رفتارهای پرخطر، از جمله مصرف مواد مخدر سوق می‌دهد. بنابراین، غربالگری سلامت روان در این گروه‌های سنی، نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.

مداخلات سوگ در مراکز جامع سلامت کشور

شالبافان در ادامه گفت: یکی از خدمات مهمی که در حال حاضر در مراکز جامع سلامت کشور در زمینه خدمات سلامت روان ارائه می‌شود، مداخلات سوگ است؛ مداخله‌ای که به‌ویژه برای بازماندگان افرادی که در تصادفات جاده‌ای یا به دلیل خودکشی عزیزان خود را از دست داده‌اند، اجرا می‌شود.

وی در این زمینه توضیح داد: همکاران کارشناس سلامت روان در سراسر کشور در مراکز جامع سلامت شهری و روستایی، خدمات مداخلات سوگ را برای این افراد ارائه می‌دهند. این حمایت‌ها شامل ارزیابی اولیه، ارائه مشاوره‌های روان‌شناختی و در مواردی که لازم باشد، ارجاع به متخصصان روانپزشکی است. در کنار این گروه، آن دسته از افرادی که در تصادفات دچار آسیب‌های جسمانی شده‌اند نیز به خدمات روانی نیاز دارند؛ چراکه بسیاری از این افراد، علاوه بر مشکلات جسمانی، دچار آسیب‌های روانی نظیر اضطراب، افسردگی، یا حتی استرس پس از سانحه (PTSD) می‌شوند.

ضرورت همکاری بین‌سازمانی برای کاهش آسیب‌های روانی بازماندگان تصادفات

شالبافان با بیان اینکه خدمات بازتوانی روانی برای این افراد، در حال حاضر توسط سازمان‌های مختلفی ارائه می‌شود که ممکن است دچار پراکندگی و عدم هماهنگی باشند، گفت: مسئولیت حمایت از بازماندگان تصادفات جاده‌ای، تنها بر عهده یک سازمان نیست. وزارت بهداشت، سازمان بهزیستی، هلال احمر، نیروی انتظامی و سایر نهادهای مسئول، هر یک به نوعی با این افراد در ارتباط هستند و خدماتی را ارائه می‌دهند. اما آنچه امروز بیش از پیش به آن نیاز داریم، ایجاد یک برنامه‌ریزی مشترک و هماهنگ برای ارائه خدمات سلامت روان به این افراد است. اگر این همکاری به درستی شکل گیرد، می‌توان از بسیاری از مشکلات و رنج‌های روانی بازماندگان کاست.

دعوت به هم‌افزایی ملی برای بهبود سلامت روانی بازماندگان تصادفات
 
بنابر اعلام وزارت بهداشت، وی در ادامه، ضمن اعلام آمادگی دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت برای همکاری با سایر سازمان‌های مرتبط، اظهار کرد: من از این فرصت استفاده می‌کنم و از تمامی نهادها و سازمان‌هایی که با بازماندگان تصادفات جاده‌ای در ارتباط هستند، دعوت می‌کنم تا برای تدوین و اجرای یک برنامه‌ریزی مشترک در حوزه مداخلات سلامت روانی این افراد، گام بردارند. دفتر سلامت روانی وزارت بهداشت آمادگی دارد تا با بهره‌گیری از کارشناسان و درمانگران سلامت روان در کشور، در این مسیر همکاری کند و به کاهش آلام روانی بازماندگان کمک کند.

وی تأکید کرد که رسیدگی به سلامت روان این افراد، نه‌تنها یک اقدام درمانی، بلکه ضرورتی اجتماعی و انسانی است که مستلزم مشارکت همه‌جانبه نهادهای مسئول و افزایش آگاهی عمومی در این زمینه است.

انتهای پیام



منبع:ایسنا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا