بهداشت و درمان

رگ‌به‌رگِ ایران برای بندرعباس؛ سیل اهدای خون مرهم زخم‌ها شد



صدای انفجار که در هوای ظهر شنبه پیچید، برای لحظه‌ای نفس بندرعباس را بند آورد. دود سیاه آسمان آبی خلیج فارس را پوشاند، اما قبل از آنکه ترس فرصت کند در دل‌ها جا بگیرد، اولین گروه‌های امدادی خود را به قلب حادثه رساندند. امروز بندرعباس زخم خورده است، اما تنها نیست…

ظهر شنبه، انفجاری مهیب در بندر شهید رجایی، آرامش روزمره بندرعباس را شکست. شعله‌های سرکش در چشم به هم زدنی زبانه کشیدند، اما بلافاصله نیروهای عملیاتی مانند تیغی برنده وارد عمل شدند. آتش نشان‌ها با صورت‌های سیاه از دود و عرق، ساعت‌ها در دل آتش جنگیدند. اورژانس با ده‌ها آمبولانس، بالگرد و نیروهای از جان گذشته در محل حاضر شد و پزشکان در بیمارستان‌ها حالت آماده باش اعلام کردند.

در میان این هرج و مرج، خبرهای ناگوار هم شنیده می‌شد: ۱۸ هموطن جان باختند و بیش از ۵۰۰ نفر مجروح شدند، اما در کنار این اخبار تلخ، داستان‌های قهرمانی هم شکل گرفت؛ آتش نشان‌هایی که به دل آتش زدند تا زبانه‌های آتش را مهار کنند، قهرمانانی که یک روز برای هر وجب این خاک جنگیدند و امروز هم برای نجات جان هم وطنانشان استوار ایستاده‌اند.

امدادگران و پزشکانی که یک روز در بیمارستان‌های صحرایی این خاک با کمترین امکانات به مداوای مجروحان پرداختند و امروز مرهم درد هموطنان حادثه دیده هستند.

برای ایران، تا آخرین قطره خون

امروز بندرعباس داغدار است، اما در این سوگواری جمعی، دست‌های بی‌شماری برای کمک پیش‌قدم شده‌اند. تنها ساعاتی پس از حادثه پایگاه‌های انتقال خون مملو از مردمی شد که آمدند تا جانی تازه به رگ‌های این شهر ببخشند. اینجا جنوب است؛ جایی که هر فاجعه‌ای، محکم‌تر از قبل مردم را گرد هم می‌آورد.

امروز، رگ‌های ایران به هم پیوسته است. در هر پایگاه انتقال خون، از شمال تا جنوب، مردمی با آستین‌های بالا زده ایستادند تا بخشی از وجودشان را به همنوعان زخمی‌شان هدیه کنند. هر کیسه خون که پر شد، گویی زندگی دوباره‌ای در رگ‌های این سرزمین جاری کرد- زندگی‌ای که با عشق و امید آمیخته است.

مادری با چشمان نمناک، جوانی با لبخندی پر از غرور، پیرمردی با دستانی لرزان اما قلبی استوار… همگی یک‌صدا گفتند: برای بندرعباس، برای ایران، تا آخرین قطره! اینجا، هر سوزن که وارد رگ می‌شود، نه درد که نوید ماندن را با خود حمل می‌کند. امروز خون‌های اهدایی، پیمان بی‌صدایی است که می‌گوید «ما هنوز زنده‌ایم و تا زنده‌ایم، برای یکدیگر می‌تپیم.»

تهران با اهدای بیش از ۱۶۰۰ واحد خون در صدر ایستاد

حالا ۲۴ ساعت از وقوع این حادثه تلخ گذشته است، در میان این همه درد و دلداری، خبرهای امیدوارکننده از پایگاه‌های انتقال خون به گوش می‌رسد. شهرام میرزایی، معاون اجتماعی سازمان انتقال خون ایران، در گفت‌وگو با خبرنگار مهر، از موج عظیم همبستگی مردم در سراسر کشور خبر داد «مردم ایران، از بندرعباس تا تهران، با قلب‌های گشوده به پایگاه‌های انتقال خون آمدند. تاکنون ۷۹۵ واحد خون به استان هرمزگان ارسال شده و نیازهای درمانی به‌طور کامل تأمین شده است.»

آنطور که میرزایی می‌گوید «تهران با اهدای بیش از ۱۶۰۰ واحد خون در صدر ایستاد و دیگر استان‌ها نیز با افزایش ساعات کاری مراکز انتقال خون، این زنجیره زندگی را تکمیل کردند.» میرزایی تأکید کرد «این حجم از مشارکت، نه‌تنها کمبودی باقی نگذاشت، بلکه نشان داد که در لحظات سخت، رگ‌های این ملت چگونه با هم وصل است.»

ایرانی‌ها با همدلی کاری کردند که که اغلب حادثه دیدگان این انفجار شب گذشته به آغوش خانواده‌هایشان بازگشتند. آنطور که حسین کرمان پور مدیر روابط عمومی وزارت بهداشت می‌گوید «این خبر امیدوار کننده است که ۷۲۹ نفر از مصدومان حادثه تلخ بندر شهید رجایی خدمات گرفتند و رفتند در آغوش خانواده. اما از میان ۳۵۷ نفر به دلایلی متفاوت بستری هستند و ۲۱ نفر در ICU بستری شدند که شدیداً نیاز به دعاها و انرژی‌های مردم عزیزمان دارند. پنج نفر هم سوختگی بالایی دارند.»

امروز بندرعباس داغدار است، اما در این سوگواری جمعی، دست‌های بی‌شماری برای کمک پیش‌قدم شده‌اند. اینجا جنوب است؛ جایی که هر فاجعه‌ای، عزم‌ها محکم‌تر از قبل می‌کند و قلب‌ها را متحدتر. آتش بار دیگر بر تن جنوب نشست، اما بندرعباس با قلبِ تپنده خلیج‌فارس، همچون همیشه ایستاده است. اینجا، هر زخم، روایتی از مقاومت است و هر درد، شعری از ماندن.



منبع:خبرگزاری سلامت

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا